راههای انتخاب اسم شرکت و برند با هوش مصنوعی
اسم یک شرکت قابل مشاهده ترین و برجستهترین دارایی آن است. یک اسم خوب و مناسب میتواند احساسات مثبت را در کارکنان و مشتریان بیدار کند و شرکت را از رقبای خود متمایز کند. بااینحال، مشاوره کسب و کار برای انتخاب یک نام مناسب که ماهیت شرکت و اهداف آن را بهخوبی به تصویر بکشد، میتواند یک کار سخت و تا حدی طاقتفرسا باشد. اینجاست که هوش مصنوعی میتواند وارد عمل شود و بهعنوان ابزاری قدرتمند برای شرکتهایی که به دنبال انتخاب اسم مناسب برای کسبوکار خود هستند، به کار گرفته شود. انتخاب اسم شرکت با هوش مصنوعی را در این مقاله بررسی می کنیم.
هوش مصنوعی چطور میتواند در انتخاب اسم برند مؤثر باشد؟
هوش مصنوعی با استفاده از شناسایی الگوریتمهای پیشرفته و تجزیهوتحلیل کلاندادهها برای آنالیز حجم وسیعی از روندها، الگوها و کلمات کلیدی مرتبط با کسبوکار شما، میتواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در انتخاب اسم شرکت به کار برود. با استفاده از هوش مصنوعی میتوانید بهسرعت گزینههای بسیاری را تولید کنید و در نهایت اسمی را انتخاب کنید که به بهترین شکل بیانگر اهداف شرکت و منعکسکنندهی منشور هویت برند شما باشد.
علاوه بر این، انتخاب اسم شرکت با هوش مصنوعی، به بررسی میزان مناسببودن اسم موردنظر نیز کمک میکند که میتواند شامل بررسی مشکلات احتمالی نام، بررسی دردسترسبودن نام دامنه برای وبسایت، و بسیاری موارد دیگر باشد. این ارزیابی جامع هوش مصنوعی به کسبوکارها کمک میکند تا نامهایی را انتخاب کنند که هم منحصربهفرد باشند و هم توانایی رقابت در دنیای دیجیتال را داشته باشند.
مثالهایی واقعی از کاربرد هوش مصنوعی در انتخاب اسم شرکت
انتخاب اسم شرکت با AI (Arificial Inelligence) یا هوش مصنوعی در سالهای اخیر بسیار موردتوجه قرار گرفته است؛ بهطوریکه حتی تعدادی از کمپانیهای بسیار معروف و شرکتهای بزرگ نیز در انتخاب نام برند خود از ابزارهای هوش مصنوعی بهره گرفتهاند. در ادامه به معرفی تعدادی از این موارد میپردازیم.
کمپانی لیفت (Lyft)
این شرکت در حقیقت یک شرکت آمریکایی است که طیف وسیعی از خدمات از جمله حملونقل، کرایه وسایل نقلیه، اسکوترهای موتوری، سیستم اشتراک دوچرخه، خودروهای کرایهای، و تحویل غذا در ایالات متحده و شهرهای منتخب کانادا ارائه میدهد. نام این شرکت توسط ابزارهای هوش مصنوعی انتخاب شده ست.
شبکه اجتماعی پینترست (Pinterest)
اسم شبکه اجتماعی پینترست که با استفاده از هوش مصنوعی ایجاد شده است، عمل سنجاقکردن یا چسباندن اقلام به یک تابلوی اعلانات را تداعی میکند که نشاندهندهی عملکرد این سایت در جمعآوری و اشتراکگذاری ایدهها است.
سرویس دراپباکس (Dropbox)
این سرویس ذخیرهسازی ابری نیز از هوش مصنوعی برای تولید بیش از ۱۰۰ نام بالقوه استفاده کرد. الگوریتمهای هوش مصنوعی عواملی مانند تداعی کلمات، به یاد ماندنی بودن و احساسات مثبت کاربران را هنگام تولید اسم نظر گرفت.
شرکت سیسکو (Cisco)
این شرکت نیز از هوش مصنوعی برای تجزیهوتحلیل دادههای مشتری بهمنظور شناسایی کلمات و عباراتی که با محصولات و خدمات شرکت مرتبط هستند، استفاده کرد. سپس این اطلاعات را برای تولید نامهای مناسبی که در ذهن مشتریانش ماندگار شود به کار برد.
۵ ابزار هوش مصنوعی برای انتخاب اسم شرکت
در این بخش به معرفی ۵ ابزار هوش مصنوعی میپردازیم که میتوان بهعنوان منابعی غنی از ایده برای اسم شرکت از آنها کمک گرفت.
هوش مصنوعی Namelix
این هوش مصنوعی ابزاری رایگان برای نامگذاری است که به شما کمک میکند تا نامهای کوتاه و اختصاصی مرتبط با ایده و اهداف کسبوکار خودتان را ایجاد کنید. علاوه بر این، در دسترسبودن دامنه برای هر نام را چک میکند و کلمات کلیدی مرتبط برای کمک به سئو را نیز پیشنهاد میدهد.
هوش مصنوعی Business Name Generator
این هوش مصنوعی، یکی دیگر از ابزارهای رایگان نامگذاری است که نامهای منحصربهفرد و بهیادماندنی را در کمتر از ۵ ثانیه ارائه میدهد. هوش مصنوعی Business Name Generator از یک مدل زبانی قدرتمند استفاده میکند که آن را به یک ابزار مناسب در انتخاب اسم شرکت با هوش مصنوعی تبدیل میکند.
هوش مصنوعی Hootsuit
این ابزار هوش مصنوعی، ابزاری رایگان است که از یک الگوریتم مشخص برای ایجاد نام بر اساس ورودیهای کاربرد استفاده میکند. تنها کاری که باید انجام دهید این است که برخی اطلاعات اولیه در مورد کسبوکار خود مانند حوزه فعالیت، مخاطبان هدف، و… را به این هوش مصنوعی بدهید و لیستی از نامهای مرتبط با کسبوکارتان را تحویل بگیرید.
هوش مصنوعی BranCrowd
این هوش مصنوعی بخشی از یک برنامهی جامعتر برندسازی است که شامل خدماتی مثل خدمات انتخاب نام شرکت، طراحی لوگو، ایجاد تگ لاین و انتخاب پالت رنگ است.
هوش مصنوعی Looka
این هوش مصنوعی، ابزاری منحصربهفرد است که نهتنها نام شرکتها را تولید میکند؛ بلکه دردسترسبودن نام دامنهها را نیز بررسی میکند، کلمات کلیدی مرتبط را پیشنهاد میدهد و خدمات طراحی لوگو را نیز ارائه میدهد.
اینها تنها تعدادی از ابزارهای هوش مصنوعی موجود برای انتخاب اسم شرکت بودند. با کمی جستجو و تحقیق، میتوانید ابزاری را بیابید که با نیازهای شما بیشترین تطابق را داشته باشد و به شما کمک کند تا نامی بهیادماندنی و منحصربهفرد را برای کسبوکار نوپای خود برگزینید.
نکاتی اثربخش در انتخاب نام شرکت با هوش مصنوعی
درحالیکه هوش مصنوعی میتواند ابزار ارزشمندی در فرایند انتخاب اسم شرکت باشد، درنظرگرفتن چندین عامل برای اطمینان از مؤثربودن نام انتخابی بسیار مهم است. قبل از معرفی این عوامل باید بدانیم برند چیست و چه ویژگی هایی دارد؟
برند شامل نام، اصطلاح، طرح، نماد و یا هر ویژگی دیگری است که کالا یا خدمات یک فروشنده را از کالا یا خدمات دیگر فروشندگان متمایز میکند. بعد از اینکه با تعریف برند آشنا شدیم به معرفی نکاتی که در انتخاب اسم شرکت با AI اهمیت دارند میپردازیم.
درنظرگرفتن تصویر مخاطب و برند
نام برند باید با مخاطبان هدف متناسب باشد و با تصویر برند موردنظر مطابقت داشته باشد و ارزشها و شخصیت شرکت را نشان دهد.
توجه به طول مناسب نام برند
طول مناسب اسم برند، به ماندگاری آن در ذهن مخاطب کمک بسیاری میکند. برای انتخاب نام با طول مناسب باید به تعداد سیلابهای آن توجه کرد. اسمهای تک سیلابی و دو سیلابی بهتر در ذهن مخاطبین میمانند.
- نمونه اسم شرکت تک سیلابی: لیفت Lyft
- نمونه اسم شرکت دو سیلابی: گوگل Google
- نمونه اسم شرکت سه سیلابی: پینترست (Pinterest)
- نمونه اسم شرکت چهار سیلابی: کوکاکولا (Coca-Cola)
توجه به ارزشهای اصلی و مأموریت برند
نام انتخاب شده باید ارزشها و مأموریت اصلی برند را منعکس کند و هدف و تعهد شرکت به تعالی و پیشرفت را به کارکنان و مشتریانش یادآوری کند.
توجه به پیامدهای قانونی
برای اطمینان از دردسترسبودن نام انتخابی و جلوگیری از انتخاب نامهایی که قبلاً توسط کسبوکارهای دیگر انتخاب شدهاند، تحقیقات کامل قبل از انتخاب نهایی اسم شرکت ضروری است.
درنظرگرفتن تأثیر عاطفی اسم برند
نام انتخاب شده باید احساسات مثبت را برانگیزد و در مشتریان و کارمندان احساس مطلوب و خوشایندی ایجاد کند.
مزایای ساخت اسم شرکت با هوش مصنوعی
انتخاب اسم شرکت با هوش مصنوعی مزایای بسیاری دارد. اولین مزیت استفاده از هوش مصنوعی، این است که فرایند طوفان فکری برای انتخاب اسم شرکت بهصورت خودکار و توسط هوش مصنوعی انجام میشود و در این صورت دیگر نیازی به تحقیقات دستی و انسانی نیست. این موضوع به صرفهجویی در زمان کمک میکند و بهاینترتیب میتوان از این زمان در فرایندها و مراحل مهم دیگر در تأسیس شرکت بهره برد.
دومین مزیت استفاده از هوش مصنوعی این است که هوش مصنوعی به دادهها و منابع بسیار عظیمتری نسبت به ذهن انسانی دسترسی دارد و میتواند از این دادهها در جهت انتخاب یک نام مناسب به بهترین شکل ممکن استفاده کند. این مزیت به شما اطمینان میدهد که نامهای تولید شده توسط هوش مصنوعی مرتبط و همسو با اهداف و مخاطبین هدف شرکت شما است.
در نهایت هوش مصنوعی میتواند نامهای منحصربهفرد و خلاقانهای ایجاد کند که در یک بازار پر رقابت، مثل کسبوکارهای اینترنتی، نسبت به سایر رقبا برجسته باشند.
مشکلات انتخاب اسم شرکت با هوش مصنوعی
بعد از آشنایی با مزایای انتخاب اسم شرکت با AI، وقت آن رسیده تا در مورد مشکلات احتمالی استفاده از هوش مصنوعی برای تولید نام و برند یک شرکت صحبت کنیم.
یکی از بزرگترین چالشهای انتخاب اسم شرکت با هوش مصنوعی این است که ابزارهای هوش مصنوعی فاقد شهود و خلاقیت انسانیاند. درست است که هوش مصنوعی میتواند فهرستی از نامها را بر اساس دادهها و الگوریتمها ایجاد کند، اما نمیتواند تفاوتهای ظریف بین احساسات انسانی یا فرهنگها را درک کند.
این موضوع میتواند منجر به تولید نامهایی شود که معمولی، فاقد خلاقیت و ظرافت، نامربوط یا حتی در برخی موارد توهینآمیز هستند.
چالش دیگر استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در انتخاب اسم شرکت، خطر ایجاد نامهایی است که قبلاً توسط کسبوکارهای دیگری انتخاب و استفاده شدهاند. درحالیکه برخی از ابزارهای پیشرفتهتر هوش مصنوعی میتوانند این مشکل را برطرف کنند، اما باز هم احتمال رخدادن این اتفاق وجود دارد.
پس به طور خلاصه میتوان مشکلات بالقوهی انتخاب اسم شرکت با هوش مصنوعی را در موارد زیر خلاصه کرد:
- هوش مصنوعی فاقد خلاقیت و شهود انسانی است.
- ممکن است هوش مصنوعی قادر به درک تفاوتهای ظریف بین احساسات انسانی یا فرهنگها نباشد.
- هوش مصنوعی عاری از خطا نیست.
- ممکن است نامهای تولید شده توسط هوش مصنوعی دقت و ظرافت کافی را در انتقال هدف برند نداشته باشند.
- ممکن است نامهای تولید شده توسط هوش مصنوعی کاملاً اختصاصی نباشد و توسط کسبوکارهای دیگر انتخاب شده باشند.
- هوش مصنوعی ممکن است فرایند انتخاب نام برای شرکت را بیش از حد سادهسازی کند.
نقاط تماس برند با مشتری
نقاط تماس برند با مشتری از اهمیت بالایی برخوردارند. در حقیقت، این نقاط تماس به عنوان فرصتهایی برای برند برای برقراری ارتباط مستقیم و مؤثر با مشتریان خود عمل میکنند. در ادامه، مفهوم، اهمیت، کاربرد و روشهایی برای بهبود نقاط تماس را بررسی خواهیم کرد.
نقاط تماس برند با مشتری به هر تعامل یا نقطه ارتباطی بین مشتری و یک کسب و کار یا برند اشاره دارد. این تعامل میتواند از طریق کانالهای مختلفی مانند تعامل حضوری، آنلاین یا تلفنی صورت بگیرد. تاچپوینت میتواند شامل مراحل مختلف سفر مشتری باشد، از جمله تجربه قبل از خرید، خرید و تجربه پس از خرید.
تعریف نقاط تماس برند با مشتری
نقاط تماس برند احتمالاً چیزی است که روزانه با آن آشنایی دارید. هر بار که یک مشتری با برند تعامل میکند، نقطه تماس برند شکل میگیرد. این تماسها میتوانند از طریق کانالها و پلتفرمهای مختلف، به صورت آنلاین و آفلاین رخ دهند. نقاط تماس برند با مشتری، نقش اساسی در دیدگاه مشتری دارند و در انتقال پیام برند یا نام تجاری بسیار اهمیت دارند. در ادامه تعدادی مثال برای Brand Touchpoints یا نقاط تماس برند آورده شده:
- تبلیغات: این شامل تبلیغات تلویزیونی، آگهیهای چاپی، بنرهای آنلاین و تبلیغات رسانههای اجتماعی است. هدف تبلیغات ایجاد آگاهی از برند، ایجاد اشتیاق و علاقه و رساندن پیام برند به مشتریان است.
- وبسایت: وبسایت یک برند به عنوان یک تماسنقطه مهم عمل میکند و به مشتریان امکان میدهد تا محصولات یا خدمات را بررسی کنند، اطلاعات را جمعآوری کنند، و در نهایت خرید انجام دهند و با برند تعامل داشته باشند. طراحی وبسایت، محتوا میتوانند به طور قابل توجهی بر دیدگاه مشتریان تأثیر بگذارند.
- رسانههای اجتماعی: اغلب برندها از طریق پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و یوتیوب با مشتریان تعامل میکنند. آنها محتوا را به اشتراک میگذارند، به نظرات و پیامها پاسخ میدهند، قرعهکشی برگزار میکنند و مشتریان را به سمت برند خود میکشند.
- خدمات مشتری: تعاملات با نمایندگان خدمات مشتری، از طریق تلفن، ایمیل یا چت ، به عنوان تماسنقطههای مهم محسوب میشوند. کیفیت خدمات مشتری میتواند به طور قابل توجهی بر رضایت مشتریان، وفاداری و دیدگاه کلی آنها درباره برند تأثیر بگذارد.
- فروشگاههای فیزیکی: برای برندهایی که دارای فروشگاههای سنتی هستند، تجربیات درون فروشگاهی مشتریان بسیار حائز اهمیت هستند. عواملی مانند طرح فروشگاه، نمایش محصولات، خدمات مشتری و… ، بر دیدگاه مشتریان و احتمال خرید تأثیرگذارند.
- بستهبندی: طراحی، کیفیت و عملکرد بستهبندی محصول میتواند تأثیری دائمی بر مشتریان داشته باشد. بسته بندی محصول ممکن است از نظر بسیاری از برندها کم اهمیت باشد، اما درواقع یک تماسنقطه جزئی و مهم است. در واقع بسته بندی محصول، ارزشها و ویژگیهای برند را بازتاب میدهد و تجربه کلی محصول را تحت تأثیر قرار میدهد.
- تبلیغات دهان به دهان: گفتگوهای مشتریان درباره برند با دوستان، خانواده یا همکارانشان میتوانند به طور قابل توجهی بر دیدگاه دیگران تأثیر بگذارند. گفتگوهای مثبت میتوانند اعتبار برند را تقویت کنند، در حالی که تجربههای منفی میتوانند به آن را به آسیب جدی بزنند.
- رویدادها و حمایتها: شرکت در رویدادها، کنفرانسها، نمایشگاهها میتواند از مهم ترین نقاط تماس برند با مشتری باشد. این تعاملات به برند امکان میدهد که به طور شخصی و تجربی با جمعیت هدف خود ارتباط برقرار کند.
این نقاط تماس به طور کلی دیدگاههای مشتریان را شکل میدهند و باعث اعتماد مشتریان و وفاداری به برند خواهند شد.میدهند.
چرا نقاط تماس برند با مشتری اهمیت دارد؟
در هر برندی، تجربه مشتری با استفاده از نقاط تماس موثر بهبود مییابد. در ادامه به بررسی اهمیت نقاط تماس برند، خواهیم پرداخت:
بررسی سفر مشتری و تجزیه و تحلیل تعامل او با برند، موضوعی بسیار مهم است. زیرا این بررسیها کمک میکند تا بفهمیم چه چیزهایی میتواند تصمیم خرید مشتری را تحت تأثیر قرار دهد و چگونه برند میتواند او را به سمت پیشنهادات خود جذب کند. همینطور، به برند کمک میکند تا بتواند مشتریان را به سمت پیشنهادات خود جذب کند.
در ادامه به بررسی اهمیت نقاط تماس برند با مشتری میپردازیم:
- توسعه استراتژی برند: داشتن دانش صحیح درباره تعامل مشتری با برند، به برند کمک میکند تا استراتژیهای موثرتری را برای کسب و کار برنامه ریزی کند.
- افزایش بازدهی سرمایه گذاری در بازاریابی: وقتی نقاط تماس مشتری شناخته شوند، هدر رفت منابع کاهش مییابد که نتیجه آن بهبود بهرهوری و افزایش بازدهی خواهد بود.
- افزایش نگهداری مشتری: مشتریان راضی احتمالاً دوباره از کسب و کار شما خرید خواهند کرد. و همه ما میدانیم که حفظ مشتریان هزینه کمتری نسبت به جذب مشتریان جدید دارد.
- ایجاد آگاهی از برند: نقاط تماس برند فرصتهایی را برای مشتریان فراهم میکنند تا با برند، محصولات و خدمات آن آشنا شوند. هر نقطه تماس به شناخت و تشخیص برند در بازار کمک میکند.
- ایجاد وفاداری و تبلیغات برند: زمانی که مشتریان تجربههای مثبت در نقاط تماس مختلف داشته باشند، به احتمال زیاد به برند وفادار میشوند. مشتریان راضی صدای برند شما خواهند شد.
- ایجاد دیدگاه مثبت برای برند: نقاط تماس خوب به درک مثبت از برند کمک میکنند. این موضوع میتواند تصویر برند، شهرت و اعتبار آن را در نظر مشتریان تقویت کند.
در کل، نقاط تماس برند با مشتری برای ایجاد ارتباطات موثر، تقویت رضایت مشتریان و ساختن روابط بلندمدت بین یک برند و مشتریانش بسیار حیاتی هستند.
مهم ترین نقاط تماس کلیدی برند با مشتری
مهمترین نقاط تماس کلیدی برند با مشتریان ممکن است بسته به صنعت، مخاطبان هدف و اهداف تجاری خاص هر کسب و کار متفاوت باشد. با این حال، در زیر برخی از نقاط تماس برند مهم شناخته شده ذکر شده است:
وبسایت و برندینگ آنلاین
وبسایت برند و حضور آن در شبکههای اجتماعی ابزارهای قدرتمندی برای برقراری ارتباط با مشتری است. اینجاست که مشتریان میتوانند اطلاعات در مورد برند، محصولات و خدمات را بیابند. وبسایت باید طراحی جذاب و کاربرپسندی داشته باشد و مشتریان را به راحتی به اطلاعات مورد نیاز هدایت کند.
شبکههای اجتماعی
اکثر مشتریان امروزه در شبکههای اجتماعی حضور دارند. بنابراین برند نیز باید در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشد و به طور فعال با مشتریان در ارتباط باشد. این حضور فعال شامل ارائه محتوای جذاب، پاسخگویی به سوالات و نظرات مشتریان و ایجاد ارتباط و تعامل با آنها است.
خدمات مشتریان
سطح خدماتی که به مشتریان ارائه میدهید، بسیار مهم هستند. از جمله این خدمات میتوان به پاسخگویی سریع به سوالات و مشکلات، پشتیبانی فنی، راهنمایی و مشاوره، بازخورد مشتریان و رفع مشکلات مرتبط با محصولات یا خدمات شما اشاره کرد.
تبلیغات و بازاریابی
روشهای تبلیغاتی و بازاریابی برند نیز از مهمترین نقاط تماس برند با مشتری در نظر گرفته میشوند. تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، اینترنتی، نمایشگاهها و رویدادهای تجاری میتوانند کمک بسیاری در جذب مشتریان کنند.
ایمیل و خبرنامهها
ارسال ایمیلها و خبرنامهها به مشتریان، یکی دیگر از نقاط تماس کلیدی است. این کانال به برند امکان میدهد تا اخبار، تخفیفات و پیشنهادهای ویژه را به مشتریان خود ارسال کند و با آنها در ارتباط باشد.
فروشگاهها و نمایندگیها
اگر برند شما محصولات فیزیکی دارد، فروشگاهها و نمایندگیها نقاط تماس مهمی با مشتریان خواهند بود. تجربه خرید در فروشگاهها و تعامل با کارکنان، بر کیفیت برند و تصویر آن در ذهن مشتریان تأثیر میگذارد.
به طور کلی، هر نقطه تماس با مشتریان برای برند میتواند ارزشمند باشد و بسته به نوع فعالیت برند، مخاطبان هدف و رویکردهای مشخص خود، نقاط تماس مهم برای آن تعیین میشوند. هر برند باید سعی کند تا در این نقاط تماس با مشتریان خود، خدمات عالی و تجربه کاربری ممتازی را ارائه دهد تا ارتباط مستدام و مثبتی را با مشتریان برقرار کند.
چگونه نقاط تماس برند با مشتری را شناسایی کنیم؟
شناسایی نقاط تماس برند با مشتری میتواند به عنوان یک فرایند استراتژیک و با تحقیقات دقیق انجام شود. در ادامه روشهایی برای شناسایی نقاط تماس برند با مشتریان را بررسی میکنیم:
- تعریف برند خود: ابتدا هویت، ارزشها و هدف فروش برند خود را به طور دقیق تعریف کنید.
- شناسایی مراحل مسیر مشتری: فرآیندی را که مشتریان در هنگام تعامل با برند شما طی می کنند، شناسایی کنید. این مراحل معمولاً شامل مراحل آگاهی، بررسی، خرید و پس از خرید است.
- تحقیقات بازار: انجام تحقیقات بازار و مشتریان، گام بعدی در شناسایی نقاط تماس است. میتوانید از روشهای مختلفی مانند نظرسنجیها، مصاحبهها، تحلیل دادههای مشتری و بررسی رفتار مشتریان استفاده کنید. این تحقیقات به شما کمک میکنند تا اولویتها و نیازهای مشتریان را بشناسید و نقاط تماس مهم را شناسایی کنید.
- تحلیل مشتریان هدف: مشتریان هدف برند خود را شناسایی کنید و به دقت مشخص کنید که چه ویژگیها و نیازهایی را دارند. با بررسی نیازها و خواستههای مشتریان، میتوانید نقاط تماس مهمی که برای آنها ارزش دارد را شناسایی کنید.
- تحلیل دادهها: بررسی دادههای موجود درباره رفتار مشتریان و الگوهای خرید آنها نیز میتواند نقاط تماس با مشتری را نشان دهد. با تجزیه و تحلیل دادههای خرید، دادههای رفتاری و ترافیک وبسایت، میتوانید الگوهای رفتاری مشتریان را شناسایی کرده و نقاط قوت و ضعف ارتباطی خود را متوجه شوید.
- انعطافپذیری و پاسخگویی: چشمانداز مشتریان به طور مداوم در حال تغییر است، بنابراین باید مرتبا استراتژی نقاط تماس خود را بازبینی و بهروزرسانی کنید. با تغییرات و ترجیحات مشتریان و روندهای جدید همگام شوید تا برند خود را به روز نگه دارید.
به یاد داشته باشید که تشخیص نقاط تماس برند یک فرآیند مداوم است. بهطور مداوم برداشتها و دادهها را جمعآوری کنید، آنها را تجزیه و تحلیل کنید و اگر نیاز است استراتژیها و نقاط تماس خود را به روز کنید.
روشهای بهبود brand touchpoints
در ادامه هشت راه برای بهبود brand touchpoints و نفوذ برند شما معرفی میکنیم:
- نقطه تماسهای کنونی خود را شناسایی کنید. با شناسایی نقطه تماس خود میتوانید آنها را بررسی کنید و ضعفها و ایرادات خود را بفهمید.
- نقاط تماس موجود را تجزیه و تحلیل کنید. سوالات زیر را از ود بپرسید:
- این نقطه تماس چه تاثیری در برند ایجاد میکند؟
- آیا بخشی از استراتژی برند ماست؟
- آیا با هویت برند ما سازگار است؟
- آیا باعث جذب مشتریان جدید میشود؟
- خود را جای مشتریان خود بگذارید و از خودتان بپرسید که آنها چه فکری میکنند؟ میتوانید از طریق نظرسنجیها، تحلیل دادهها یا تماسهای تلفنی این کار را انجام دهید.
- از نقاط قوت رقبای خود و سایر برندها الگو بگیرید.
- نقاط تماس کنونی برند خود را بهبود ببخشید. طوری که با هویت برند شما سازگار باشند و برای مشتری جذاب باشد.
- نقاط تماس جدید ایجاد کنید. هنگامی که نقاط تماس برند فعلی خود را شناسایی کردید، از رقبای خود یاد گرفتید و متوجه شدید که مشتریان شما چه می خواهند و چه نیازهایی دارند، احتمالاً نقاط تماس جدیدی خواهید داشت که باید ایجاد کنید.
- مطمئن شوید که تمام نقاط تماس شما کاربرپسند هستند. قاط تماس شما باید ساده، جذاب، راحت و قابل درک باشد، در غیر این صورت مشتریان خود را از دست خواهید داد.
- یک طرح ایجاد کنید و نتایج را ارزیابی کنید. همانطور که اشاره کردیم، تقویت نقاط تماس برند شما یک کار یکباره نیست. شما باید برنامه ای ایجاد کنید تا به شما کمک کند نقاط تماس خود را به طور مداوم به روز کنید و اطمینان حاصل کنید که همه آنها با یکدیگر و با هویت برند شما سازگار هستند.
با توجه به این روشها و مهمترین نقاط تماس برند خود، میتوانید استراتژیهای مؤثری را برای بهبود نقاط تماس برند پیادهسازی کنید.
کاربرد نقاط تماس برند با مشتری در کسب و کار
نقاط تماس برند با مشتریان در کسب و کار اهمیت بسیاری دارند و تأثیر قابل توجهی بر عملکرد و موفقیت کسب و کار دارند. در زیر تعدادی از کاربردهای نقاط تماس برند با مشتری در کسب و کار آورده شده است:
- ایجاد وفاداری مشتریان: نقاط تماس برند با مشتریان میتواند نقش بسیار مهمی در ایجاد وفاداری مشتریان ایفا کند. با ایجاد تجربه مثبت در نقاط تماس، مشتریان احساس میکنند که برند به آنها اهمیت میدهد و به نیازها و ترجیحاتشان توجه میکند. این امر باعث میشود در طولانی مدت به برند شما وفادار باشند.
- ارتقاء شهرت برند: نقاط تماس برند با مشتریان میتوانند به ارتقاء شهرت برند کمک کنند. وقتی مشتریان تجربه مثبتی از برند در نقاط تماس داشته باشند، به دیگران درباره برند شما اطلاع میدهند و به عنوان سفیران برند به عمل میآیند. این موضوع میتواند به گسترش شهرت و افزایش توجه به برند کمک کند.
- دستیابی به بازاریابی موثر: نقاط تماس برند، فرصتی برای ارتباط موثر و بازاریابی میباشند. با درک دقیق از نیازها و ترجیحات مشتریان در نقاط تماس، میتوانید استراتژیهای بازاریابی هدفمندتری را اجرا کنید و به نتیجه بهتری دست یابید.
- تأثیر در تصمیمات خرید مشتری: نقاط تماس نقش مهمی در تأثیر بر تصمیمات خرید مشتریان دارند. نقاط تماس موثر مانند توضیحات جذاب محصول، شواهد مشتریان، تبلیغات هدفمند، میتوانند به کسب و کار کمک کنند تا علاقه افراد جلب شده و تبدیل به مشتری شوند.
نتیجه گیری
مهم نیست که کسب و کار یا برند شما چقدر کوچک یا بزرگ باشد، نقاط تماس برند با مشتری نقش بزرگی در موفقیت شما دارند. ادغام برخی از این ایده ها در کسب و کارتان، باعث میشود کیلومترها از رقبای خود جلوتر بیفتید. به طور کلی نکات فوق، باعث ایجاد تصویر مثبت از برند و در نهایت افزایش فروش و سودآوری خواهد شد.
سوالات متداول
1- چگونه میتوان تأثیر brand touchpoints را اندازهگیری کرد؟
برای اندازهگیری تأثیر brand touchpoints، میتوانید از معیارهایی مانند نرخ وفاداری مشتریان، نرخ تبدیل مشتریان، میزان رضایت مشتریان، افزایش درآمد و فروش، و … استفاده کنید.
۲- چرا مدیریت نقاط تماس برند با مشتریان اهمیت دارد؟
مدیریت نقاط تماس برند با مشتریان به شما کمک میکند تا روابط مثبت با مشتریان را ایجاد کنید، تجربه مشتریان را بهبود بخشید و رضایت آنها را افزایش دهید. با مدیریت مناسب نقاط تماس، میتوانید ارتباطی قوی و پایدار با مشتریان خود برقرار کنید و از طریق این نقاط، برند خود را با مشتریان تعاملی و محبوب سازید.
نفوذ برند و انواع استراتژی بهبود نفوذ برند چیست؟
آیا میدانید نفوذ برند چیست؟ بهترین نرخ نفوذ در بازار چه مقدار است؟ آیا میتوان آن را بهبود داد؟ با دکتر ویز همراه باشید تا پاسخ این سوالات را بیابید.
برندهای مختلف برای افزایش مشتریان و رشد سهم خود در بازار، به برنامهریزی بازاریابی، فروش یا رقابت با سایر برندها میپردازند. به همین دلیل است که هر سازمان سعی دارد با طراحی استراتژیهای اثربخش، صرف زمان و هزینه به بازار هدف خود نفوذ کند. نفوذ برند در مسیر رشد و توسعه کسب و کار از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید از آن چشمپوشی کرد. اما نفوذ در برند دقیقا چیست؟
استراتژی نفوذ برند چیست؟
محبوبیت برند در یک بازار مشخص را با نفوذ در برند (Market Penetration) اندازهگیری و مدیریت میکنند. در واقع نفوذ در برند مطابق با میزان فروش موفق محصولات، خدمات برند و جایگاه محصول مورد نظر در بازار، تعیین میشود. با این معیار متوجه خواهید شد که کسب و کارتان تا چه اندازه توانسته جای خود را در ذهن خریدار و بازارهای موجود باز کند.
چرا نفوذ برند (Market Penetration) مهم است؟
چهار عامل مهم در رشد کسب و کار و افزایش فروش، هویت بصری برند، منشور هویت برند، داستان سرایی برند و نفوذ برند است.
- هویت بصری چیزی است که مخاطبان در نگاه اول میبینند و با توجه به آن، در مورد برندتان آگاهی پیدا میکنند.
- منشور هویت ابزاری است که به یک نام تجاری هویت میبخشد و کمک میکند عناصر اصلی تشکیلدهنده، شناسایی و در طراحی برند از آن استفاده شود.
- داستان سرایی برند، یعنی اینکه به مخاطبان بگویید برندتان روی چه ارزشهایی استوار است. باید بررسی کنید که چگونه میتوانید ماجرای الهامبخش خود را با مخاطبان به اشتراک بگذارید.
- نفوذ در برند هم که ابزار سنجش محبوبیت برندینگ است.
بسیاری از کسب و کارها سه مورد اول را رعایت کرده ولی بدون در نظر گرفتن مورد آخر، به ارائه خدمات و یا فروش محصولات میپردازند و پس از مدتی میبینند که نتیجهای نگرفتهاند.
اینجاست که اهمیت بالای نفوذ در بازار نمایان میشود. برای اینکه بتوانید برندتان را میان مردم محبوب کنید و صدای برند خود را به مردم برسانید، باید از استراتژی نفوذ در برند استفاده نمایید. نفوذ در برند به دلایل زیر است که مهم میشود:
- اولین موضوعی که باعث میشود این معیار مهم شود، تاثیر آن در نیچ مارکتینگ است. اگر نمیدانید نیچ مارکتینگ چیست؟ باید بگوییم: نیچ مارکتینگ نوعی از بازاریابی است که نیازهای قشر مشخصی از جامعه (مشتریان بالقوه) را شناسایی میکند و بر اساس نیاز آنها، تولید صورت میگیرد. این باعث میشود محصولات، بازاری همیشگی و وفادار داشته باشند. نفوذ در برند در این نوع بازاریابی تاثیر میگذارد و کمک میکند به بخشهای بکر بازار نفوذ پیدا کنید؛ بخشهایی که حتی از چشم رقبای شما هم به دور ماندهاند.
- قطعا هدف افراد از راهاندازی کسب و کار، کسب درآمد است. نفوذ در برند از مواردی است که بر افزایش درآمد یک کسب و کار تاثیر میگذارد. در واقع با کمک این معیار، کسب و کار، محصولات یا خدمات شما با سرعت بسیار بالا توسط مخاطبان شناخته شده و مورد قبول واقع میشوند.
- نفوذ برند نشان میدهد که استراتژی بازاریابی شما چقدر موفق بوده است. در واقع به هر اندازه که میزان نفوذ بیشتر باشد، نشان میدهد که در برنامهریزی، تحقیقات و انتخاب مدل بازاریابیتان موفقتر عمل کردهاید.
- اگر از این معیار در ابتدای کسب و کار خود استفاده کنید، میتوانید اندازه بازار برای محصولات یا خدمات، تعداد رقبا و میزان موفقیتتان را مشخص کنید و در واقع از جایگاه فعلی برند خود آگاه شوید. با آگاهی از برند و جایگاه فعلی آن، برنامهریزی برای توسعه و رشد کسب و کار، با ریسک پایینتری انجام میشود.
مزایای نفوذ در بازار چیست؟
نفوذ در برند مزایای بسیاری برای کسب و کار دارد. حتی به جرات میتوان گفت مهمترین فاکتور در موفقیت یک کسب و کار و توسعه برند، همین معیار است. در ادامه مزایای این معیار را به تفکیک بیان میکنیم تا با آن بیشتر آشنا شوید.
- با استفاده از استراتژی نفوذ در بازار میتوان فروش محصولات را به طور دقیق تجزیه و تحلیل و در نتیجه میزان فروش را ارزیابی کرد.
- این استراتژی کمک میکند در بازارهای رقابتی که کالاهای مشابه تولید میکنند، برنده شوید. یعنی به گسترش کسب و کار و در نتیجه فروش بیشتر نسبت به رقبا کمک میکند.
- علاوه بر اینکه فروش شما نسبت به رقبا بیشتر میشود، میتوانید محصولات مشابه دیگر تولید کرده و با استفاده از محبوبیتی که با دیگر محصولات خود کسب کردهاید، آنها را هم به فروش برسانید. موضوعی که اهمیت دارد این است که چون مشتریان از کیفیت محصولات قبلی شما مطمئن هستند، شما هم تلاش میکنید تا محصولات جدید را با کیفیت بهتر، تولید و عرضه کنید. با بالا رفتن کیفیت، مشتریان شما راضیتر و بیشتر میشوند.
- در استراتژی نفوذ برند، قیمت محصولات کاهش یافته و تبلیغات بسیار زیاد میشود. افزایش فروش، کاهش قیمت را جبران کرده و حتی سود بیشتری نسبت به قبل دارد.
- آخرین و مهمترین مزیت نفوذ در برند، یادآوری برند است. زمانی که نام گوشی میآید، اولین برندی که به ذهن خطور میکند، آیفون یا اپل است. استفاده از استراتژی نفوذ در برند، باعث میشود محصولات یا خدمات شما به گونهای بین مردم جا افتند که تا نام محصول به میان آمد، ذهن مخاطبان به سمت برند شما کشیده شود. این یعنی محبوبیت و شناخته شدن در میان مردم.
نرخ نفوذ برندینگ چیست؟
نرخ نفوذ برندینگ، در بازه زمانی مشخص، درصدی از بازار هدف را نشان میدهد که حداقل یک بار محصول یا خدمت مورد نظر را خریدهاند. به بیان دیگر این نرخ مشخص میکند که محصول یا برند شما، چه سهمیاز کل بازار بالقوه را به دست گرفتهاند.
انواع استراتژیهای بهبود نرخ نفوذ در بازار
استراتژیهای بهبود میزان نفوذ متفاوت هستند. اما کسب و کارها معمولا ترکیبی از این استراتژیها را مورد استفاده قرار میدهند. در ادامه با انواع استراتژیهای بهبود آشنا میشوید.
تعدیل قیمت محصولات
ابتداییترین استراتژی که در نفوذ برند استفاده شد، تعدیل یا کاهش قیمت بود. جالب است بدانید این روش هنوز هم یک روش پرطرفدار است که به خوبی نتیجه میدهد. بیش از ۷۰ درصد مشتریان، قیمت را در اولویت قرار میدهند و بر اساس قیمت تصمیم میگیرند که خرید را انجام دهند یا خیر.
شاید بگویید با کاهش قیمت، سود بسیار کاهش مییابد. گفته شما کاملا درست است، اما با این کار میتوانید سهم بیشتری از بازار را در دست بگیرید و به مرور زمان سود شما چندین برابر میشود.
توجه داشته باشید که برخی از کسب و کارها در مقابل کاهش قیمت، کیفیت محصولات یا خدمات را پایین میآورند. این کار ریسک بالایی دارد و میتواند موجب ریزش مشتری شود. برای همین باید قبل از عملی کردن آن، بررسیهای لازم را انجام دهید.
افزایش تبلیغات
تبلیغات یا آگاهیبخشی از قدیم روشی محبوب برای جذب مشتریان بوده است. در صورتی که تبلیغات به درستی انجام شود، نتایج مثبت زیادی خواهد داشت.
تولید محصولات جدید
از دیگر روشهای بهبود نفوذ در برند، تولید محصول جدید است. برای اینکه بتوانید از طریق این روش، نفوذ برندتان را بهبود ببخشید، باید آن دسته از نیازهای کاربران که کمتر به آن توجه میکنند را شناسایی کنید.
سپس محصولاتی را تولید کنید که پاسخگوی این نیاز باشند تا بتوانید سهم بازار را در دست بگیرید. با افزایش خرید مشتریان، ضریب نفوذ برند شما هم افزایش پیدا میکند.
ایجاد و افزایش احساس نیاز به مصرف محصولات
در این استراتژی همانطور ک از نامش پیداست، باید کاری کنید که کاربران به محصولات یا خدمات شما احساس نیاز پیدا کنند. این استراتژی مخصوصا زمانی که تازه وارد کار شدهاید، بسیار پاسخگو خواهد بود. با این استراتژی میتوانید درباره محصول، راهحلها و مزیتهای رقابتی محصولات و خدماتتان به مردم آگاهی بدهید.
افزایش کانالهای فروش
هر چقدر تعداد نمایندگیها و کانالهای فروش شما بیشتر باشد، تبلیغاتتان بیشتر سرو صدا میکند. در ضمن افراد بیشتری با محصولات و خدماتتان آشنا میشوند و به آنها دسترسی پیدا میکنند. این استراتژی باعث میشود که مشتریان به سهولت خرید را انجام دهند و شانس نفوذ برند شما هم در بازار افزایش مییابد.
جذب مشتریان برندهای رقیب
زمانی که شما مزیتهای رقابتی خود را پررنگتر کنید، مشتریان برندهای رقیب به سمت شما کشیده میشوند. در نظر گرفتن تخفیفات ویژه یکی از مواردی است که باعث جذب مشتریان رقیب میشود.
افزایش کیفیت محصولات و خدمات
مشتریان همواره به دنبال محصولات و خدمات باکیفیت هستند و هر چقدر یک برند محصولات و خدمات باکیفیت ارائه دهد، مشتری بیشتری خواهد داشت. البته این استراتژی باید بسیار هوشمندانه پیادهسازی شود.
مثلا با افزایش کیفیت و افزایش قیمت به طور ناگهانی، امکان از دست دادن مشتریان فراهم میشود. پس به قیمت، به عنوان نقش حیاتی در تصمیمگیری مشتریان نیز توجه داشته باشید.
افزایش کیفیت خدمات پشتیبانی
پشتیبانی منحصربهفرد یا خدمات پس از فروش فوقالعاده باعث میشود مشتری متوجه شود که در اولویت قرار دارد و هدف فروشنده، تنها فروش نبوده است. سعی کنید رابطه خود را حتی پس از فروش محصول حفظ کنید. به گونهای که اگر مشتریان سوال یا مشکلی داشتند، آن را برطرف کنید. حتی از نظرات مشتریان برای بهبود خدمات با محصولاتتان استفاده کنید.
جمع بندی
همانطور که در این مقاله خواندید، یکی از عناصر حیاتی برای رشد کسب و کار، پیادهسازی استراتژی نفوذ برند است. این استراتژی به افزایش فروش و داشتن یک برند لوکس، کمک شایانی میکند.
در واقع کسب و کارهایی که نیاز به رشد یا دیده شدن دارند با این استراتژی میتوانند موفق شوند و حتی از رقبای خود پیشی بگیرند. نکتهای که نباید فراموش کنید این است که تکنیکهای این استراتژی را کاملا صحیح، متناسب با نیاز و به خوبی پیادهسازی کنید تا بتوانید به قلب بازار هدف خود نفوذ کنید.
پس اگر تا به الان چیزی در مورد این استراتژی نمیدانستید و از آن بهره نگرفتهاید، با برندسازی مجدد بر پایه این استراتژی، کار خود را آغاز کنید. در این راستا میتوانید از مجموعه تخصصی دکتر ویز کمک بگیرید. دکتر ویز تیمی متشکل از جوانان متخصص در زمینههای دانش روز دنیا است که با هدف ارتقاء رشد فردی و شغلی افراد گرد هم آمدهاند.
با کمک این مجموعه به راحتی و بسیار سریع میتوانید به هدف دلخواهتان برسید. پس بدون اتلاف وقت به سایت دکتر ویز مراجعه کرده و فرم ارتباط با ما را پر کنید تا پکیج ویژه مشاوره را به صورت کاملا اختصاصی در حوزه کسب و کارتان دریافت کنید.
سوالات متداول نفوذ برند
۱. نفوذ برند چیست؟
نفوذ برند در واقع ابزار مدیریت و اندازهگیری محبوبیت خدمات، محصولات یا برند شما در یک بازار مشخص است.
۲. چگونه میتوان نرخ نفوذ در بازار را بهبود بخشید؟
تولید محصولات جدید، افزایش تبلیغات، تعدیل قیمت محصولات، جذب مشتریان برندهای رقیب، افزایش کانالهای فروش، ایجاد و افزایش احساس نیاز به مصرف محصولات، افزایش کیفیت محصولات و خدمات، افزایش کیفیت خدمات پشتیبانی
۳. چگونه میتوان نرخ نفوذ در بازار را محاسبه کرد؟
باید تعداد خریداران را بر کل جمعیت بازار هدف تقسیم کرده و جواب را در ۱۰۰ ضرب کنید.